ما اینیم ...
امروز روز خوبی شد ؛ البته خوب شروع نشد ولی خوب به پایان رسید !! تا در روزهای آتی چه شود را خدا می داند ...
یکی چهار بار قرآن را بخواند متوجه می شود که منافقین چه نقش سرنوشت سازی در جامعه دارند و چه جذابیت ها و چه اکثریت هایی را شامل می شوند !! این منافقین از روز اول زندگی انسان ها در دنیا وجود داشته و تا آخر هم خواهند بود ؛ مثل آن سوالات ناجور می مانند که در هر امتحانی می آیند !!!
صبح اول ساعت کاری ، طبق معمول کار استارت نخورد تا ابتدا هیئت مدیره معرفی گردد و بعد مردم بروند سر کار خودشان !! عوامل کودتا که در این چند روز به هر دری زده بودند جواب نگرفته بودند ، با نومیدیِ تمام به راههای می اندیشیدند که بوی سیاهی و ناامیدی می داد !! یکی از اعضای شورای کار وقتی من پیش اش نشسته بودم با تلفن حرف می زد و یک کاری در دادگاه داشت و از انطرف اصرار کردند که حتما سر جلسه حضور داشته باشد و برای همین رفت !! عضو دیگر از این موقعیت سوءاستفاده کرد و شایع کرد که چون دیروز گفته است امروز هیئت مدیره معرفی می شود و امروز این اتفاق نخواهد افتاد (!!) برای همین در رفته است !!! مردم هم که نیم ساعت به نیم ساعت اهداف فحش هایشان را عوض می کردند و این بار برگشتند و به کسی که تا یک ساعت قبل تمام امیدشان بود فحش دادند !!
مدیر ما با یک قیافه ی حق به جانبی اعلام کرده بود که شب یکی از مقامات خیلی برش دار (!) به او زنگ زده بود و گفته بود که معارفه صورت نخواهد گرفت و خدا می داند چقدر بابت این خبر که به ضرر کارگران بود ناراحت بود !! یک ساعت بعد از این دلخوری ها و اشک تمساح ریختن ها ، هیئت مدیره ماشین سازی و ریخته گری بصورت مجزا معرفی شدند و همه چیز تمام شد ... بهمین راحتی !!
یکی از همکاران به من گفت : " خدا را شکر که با خیر و خوشی تمام شد !! " گفتم : " خدا را شکر که اتفاق افتاد تا برخی چهره ها را بهتر شناختیم !! "
تجربه های شیرین در لحظات تلخ بدست می آیند !!
- ۹۵/۰۶/۰۷