تمدید تعطیلات ...
دیروز یکی از همکاران همیشه پیگیر (!) تماس گرفت و خبر داد که تعطیلات تابستانی کارخانه بدلیل اینکه تدبیر مدیریتی ، در این زمانه کش آمدنش بیشتر از کش آمدن پنیر پیتزاست (!!) یک هفته ی دیگر تمدید شده است ...
تجربه یعنی همین ، با یکجا نشستن و یکنواخت زندگی کردن فقط سابقه بالا می رود ، تجربه یعنی کله پا شدن در پستی و بلندی های زندگی و گاه در مدیریت های سه سوتی !! تمدید تعطیلات هم داستانی بود که تجربه کردیم ...
قرار بود از طرف شورای تامین استان ، جلسه ای گذاشته شود و برای کارخانه ماشین سازی که هیئت مدیره ندارد (!!!) و برای ریخته گری ماشین سازی که هیئت مدیره دارد ولی نبودنش بهتر از بودنش هست (!!!!) تعیین تکلیف نمایند ...
اعضای هیئت مدیره ی ماشین سازی بعد از اینکه دیدند وزارت صنایع و خصوصی سازی در حال دودوزه بازی کردن هستند و باید جواب بی لیاقتی خیلی ها را اینها بدهند (هر چند خودشان هم از همان قماش بودند !!) یکی یکی استعفا دادند و ماشین سازی عملا بی صاحاب شد !!!
ولی داستان ریخته گری فرق می کرد ... مدیرعامل ریخته گری که یک آب زیرکاه از نوع واسطه ی فروش می باشد ، در طول سه سال خدمت صادقانه اش ،کارخانه را تا حد صفر ارتقاء‌داد تا برای فروش آماده تر بشود ... البته در چند متری خط پایان معلوم شد که باندازه ی کافی از قسمت خرید بالا کشیده است !! و بعدترها معلوم شد که چک های رئیس هیئت مدیره را با جعل امضا به بازار داده و رئیس هیئت مدیره از دست اش شاکی شده و هر بار که مدیرعامل از تهران می آید ، در کلانتری ها برای جوابگویی به شکایات تامین کنندها می رود !! ریخته گری یک عضر غیرموثر در هیئت مدیره دارد که از قرار معلوم آقازاده است و تاکنون در کارخانه رویت نشده است و صرفا برای تولید سابقه ی مدیریتی نامش در لیست هیئت مدیره قرار دارد !! بعداز بلاتکلیفی های چند ماهه و پول هایی که بجای پرداخت حقوق کارکنان در وجه چک های بی محل پرداخت می شد و اعتراضات و اعتصابات فراگیر ، فرمانداری وارد عمل شده و شخصا از تهران برای پرداخت حقوق کارکنان پول گرفته و در حساب کارگران واریز کرد !!! و بعد از آن قرار شد در زمانی که کارگران در تعطیلات تابستانی هستند، جلساتی گذاشته شده و هیئت مدیره جدید معرفی گردد و بعد از تعطیلات کارخانه ها مثل روال قبلی شروع به کار نمایند ...
یک موردی که همه می دانستند و کسی به روی خودش نمی آورد این بود که بخاطر دودوزه بازی کردن در بالادست ؛ این کارخانه ها بی صاحب بودند و معلوم نبود چه کسی باید این هیئت مدیره را منصوب بکند !!! از نظر خصوصی سازی، ماشین سازی فروخته شده است به صندوق فولاد !! ولی صندوق فولاد این جریان را نپذیرفته و زیربار نرفته است !! حالا ماشین سازی بلاتکلیف مانده است و هر کدام از طرفین رفته اند دنبال کار خودشان !!
با توجه به پایان تعطیلات تابستانی و امکان ادامه تجمعات بدلیل عدم کارکرد کارخانه ها و مسایل جانبی و حاشیه سازی ها و ... استانداری اعلام کرده است که کارکنان عزیز یک هفته به حساب استانداری در تعطیلات باشند تا با یک فریب و ترفندی بتوانند وزرای درگیر را سر یک میز جمع نمایند و مسئله را به انجام مناسب برسانند ...
نکته جالب اینکه برخی از افراد معلوم الحال (!) بنام استانداری اس ام اس می زنند که هفته ی آینده تعطیل است و برخی دیگر (!) بنام فرمانداری اعلام می کنند که از شنبه روز کاری است !! شاید در تهران بین وزارت خانه های صنایع و تعاون و ... چند خیابان فاصله باشد ، در تبریز فرمانداری چسبیده به استانداری است !!
در سالهای اخیر بر اثر مدیریت های سوء مدیران نالایق وناکارآمد ، بیشتر شرکتهای دولتی به رکود کشیده شدونهایتاً دولت نیز اینگونه شرکتها را ، که تا قبل از آن حتی سود ده بودند در جهت خصوصی سازی به معرض فروش گذاشت حالا چه سری در کار بود که همزمان ،مدیرانی که در مصدر کار بودند در جهت کاستن ارزش ، هر کاری می توانستند انجام میدادند تا شرکت رابا کمترین قیمت برای خریدار آماده کنندونتیچه خصوصی سازی ها برای کارگران در مرحله اول وبرای دولت ونهایتاً مردم در مرحله بعد، جز ضرر چیزی نداشت بهرحال این هم یک نوع خصوصی سازی است که در جهت ایجاد منفعت برای عده ای سرمایه دار صورت میگیرد.