سومی که بهتر از دوم است !
چهارمین روز از تعطیلات تابستانی هم به بطالت کامل گذشت ، ورزش کردن شاید خوب باشد ولی نگاه کردن و پیگیری مسابقات ورزشی چیزی جز به بطالت گذراندن وقت نیست !! ولی گاهی اوقات شرایط زندگی چنان می شود که برنامه ی زندگی چنین بشود !!
در سالهای پیش در این زمان ها ، مخصوصا آن تعطیلاتی که همزمان با تعطیلات کارخانه های دوستان بود ، یک برنامه ی کوهنوردی خوب اجرا می کردیم ... بهترین زمان برای صعود به قله های بزرگی مانند دماوند و علم کوه که بخاطر دور بودن مسیرشان باید زمان بیشتری برایشان کنار گذاشت و یا صعود به قله های دوردست تر مانند قله زردکوه در چهارمحال بختیاری و قله دنا در کهکلویه و بویراحمد و در این میان سر زدن به برخی جاها ؛ شیراز ،اصفهان ،همدان و الوندش و .... فعلا از این برنامه ها خبری نیست !!
کارهای عقب افتاده هم جوری هستند که نمی شود به آنها پرداخت !! نیاز به تمرکز دارند و مزاحمت های روزانه و از نوع دم دست بودن (!) دقیقا این تمرکزها را نشانه می روند ... دیروز بجز یکی دو ساعتی که به میزبانی سر ظهر و مراسم ختم سر عصر سپری شد ،مابقی به تماشای تی وی و ریو ۲۰۱۶ گذشت !!
دیروز به دو چیز اساسی فکر کرده بودم ؛
ضمن اینکه سعی می کردم به حرافی ها و گنده گوئی های مجری شبکه ورزش بی خیال بشوم فکر می کردم سینمای صامت چیز خیلی بهتری بود !! البته خیلی ها دوست دارند تا با گوش دادن به مجری ها یک عالمه اطلاعات در مورد یک رشته ی ورزشی را صاحب بشوند و ارزشش را دارد که بخاطر کسب این اطلاعات پای صحبت های کارشناسان و مجری ها باشند !!!
در توزیع مدال ها اگر نگاه کرده باشید ، نفر اول و سوم قیافه ی خیلی بشاش تری دارند نسبت به نفر دوم که میدال نقره می گیرد !! دلیل اصلی آن این است که نفر اول و سوم با پیروزی به این مدال رسیده اند و این خاصیت پیروز شدن و ذوق و شوق ناشی از آن است ولی نفر دوم دقیقا بعد از شکست است که بالای سکو می رود ودپرسی شکست را با خودش دارد ...
این دو مورد دیروز عصر کلی حاشیه و توضیح هم داشتند ولی حالا صرفا برای اینکه حواسم از انها پرت شود نوشته شدند و برای همین خلاصه شده اند !!
دیروز والیبال در مقابل روسیه ضعیف ترین نتیجه را گرفت ، تا در بازی آینده اش که مقابل ایتالیا می باشد شگفتی ساز شود ... مجری شبکه ی ورزش که از نتایج کشتی فرنگی راضی نبود بنای ناسازگاری را گذاشت و بطور ضمنی کاروان کشتی فرنگی را زیر سوال برد که بجای جوان گرایی کردن (مانند تیم های دیگر !! ) همان کاروان پیر پاتال را با خود برده است و چون حریفان دست این قهرمانان را خوانده بودند برای همین یکی پس از دیگری فِرت شدند !!
یک گردشی هم در صفحات اینیستا کردم و دیدم جریان هتاکی در پشت سر « لیلا رجبی » به اندازه ی کافی بودار شده است و هرچند تی وی به روی خودش نمی آورد و مجری های مختلف در هر فرصتی که بدست می آورند سعی می کنند تا اشتباه فاحشی که کرده اند را ماله کشی بکنند ولی ممکن است کار را به عذرخواهی وزیر ورزش بکشاند !!!
ایکاش این افرادی که فقط هنرشان هتاکی به دیگران است کمی هم به حقایق وواقعیت ها نگاه میکردند ونسنجیده قضاوت نمی کردند حال من به یک نتیجه دیگر رسیده ام وآن اینکه اولا این بنده خدا یک بلاروسی الاصل است درست است که حالا چند سالی است تبعه ایران شده ولی این دلیل نمیشود که خودش را بکُشد بعضی از ایرانی الاصلهایش که در رشته های دیگر ورزشی با صرف میلیونها هزینه که برای آنها میکنند چه دسته گلی به سر این ملت میزنند که این نزده ، بعضی هاشان با گرفتن حقوقهای چند صد میلیونی وهزینه هایی در همان حد ، برای مسابقه میروند ودست از پا درازتر بر می گردند ککشان هم نمی گزد هیچکس هم به آنها نمی گوید بالای چشمتان ابرو..