کارشناس !!

ما در میان همکارانمان یک کارشناس مادرزاد داریم که محال است در مورد مسئله ای نتواند نظر بدهد !! البته وجود این کارشناس یک امتیاز ویژه برای من محسوب می شود !!!‌ غالب اطلاعات ایشان از نوع قهوه خانه ای هستند و وقتی موضوعی مطرح می شود ایشان مقدمات بحث را خاکبرداری می کند و گاه گود برداری در حد چاه عمیق (!)‌‌و من با چند تذکر بحث را سرهم می آورم !!!

 

این دوست ما در ازمنه ی قدیم ،‌ رشته ی « راه و ساختمان » خوانده بود و از همان سال اول هنرستان خودش را معمار فرض کرده است ... البته در ترکی به معمار « مهمار » می گویند و برای همین هرگونه مسایل غیرمعماری که مطرح بشود را از زیر ذره بین تهمت و افترا دور می کند !! دیروز یک اتفاق خیلی خاص در کوچه ی ما افتاده بود که در ادامه خواهم نوشت ، صبح به جناب مهمار می گویم :‌ «‌ این تیر برق ها که در زمین می کارند، باید تا چه عمقی محل شان کنده شود !؟‌‌ » گفتند : «‌دو تا دو و نیم متر !! » آنقدر سریع گفت که فکر کردیم از تبریز تا تهران را به تنهایی تیر برق کاشته است !!!! بعد که تعجب ما رادید کمی شک کرد و گفت :‌ «‌ البته شاید هم سه متر !!‌ »  البته توی کوچه قبلی ما که گاه عرض کوچه به یک متر کاهش می یافت برای کاشتن این تیرها با مهندسی آقای مهمار ما باید زیر دیوار خانه ها را هم می کندند !!

دیشب وقتی من داشتم به کوچه وارد می شدم ، یک ماشین از نوع شاسی بلندها که تمام چراغ های پائین و بالایش را روشن کرده بود وارد کوچه شد ... انگار که معاون ملاعمر را دنبال کرده بوده باشند ! بعد متوجه شدم که ماشین تعمیرات و رفع اشکال برق هستند !! و کم کم دیدم که کوچه برق ندارد و کمی بعد که صحنه ها واضح تر می شد دیدم که ملت همگی بیرون هستند !! بعد یکی به من نزدیک شد و گفت که حواسم باشد که به سیم ها گیر نکنم !! تعجب نکنبد وقتی نور چراغ ماشین توی چشم من بیافتد تا چند دقیقه دید من تعطیل می شود !!!!

 

تیر برق وسط کوچه افتاده بود !!!!! خواستم ابتدای کار یک عکسی بگیرم ولی دیدم ناموس مردم توی عکسم می افتد و خوبیت ندارد برای همین به آپارتمان وارد شدم تا ببینم چه خبر است ؛ گزارش های سر کوچه حکایت از صدای جرقه ی شدید می داد !! ساختمان را بالا آمدم و وقتی به اتاقم رسیدم ابتدا یک عکس نیمه هوائی از تیر برق گرفتم ...

 

 

البته عکس هوایی کوچه چنان نشان می دهد که انگار ما در سطح مریخ زندگی می کنیم و آدم دلش نمی آید این تصویر را به افتخارات شهرداری اضافه بکند، البته با وجود تیر برق سرنگون شده می توان اینجا را به منطقه جنگی تشبیه کرد !! به میزان کندگی زمین در زیر تیر برق دقت نمائید ، به زحمت باندازه ی بیست سانت خاک بلند کرده بود !!!

 

از ساعت 1 بامداد تا ساعت ۶ که من داشتم سر کار می رفتم جای تیر برق رابا یک تیر برق سیمانی عوض کرده بودند و در حال سوار کردن کابل ها بودند ،‌ حوالی ساعت ۸ که به خانه زنگ زدم ، برق را وصل کرده بودند ... دستشان درد نکند ؛‌ ما اینهمه انتظار نداشتیم !! دو سال دوندگی اهالی برای یک متر عقب کشیدن این تیر که مزاحم دور زدن ماشین ها بود نتیجه نداده بود و بالاخره خود تیر برق در مقابل این خواهش اهالی سر فرود آورد !!!!

 

تاعصر گوشم به رادیو بود تا ببینم بالاخره چه کسی این فاجعه را گردن می گیرد ؛ نه پ ک ک ، نه داعش  و نه هیچ گروه دیگری این جریان را بعهده نگرفت !!! صد رحمت به القاعده که زکام افراد سرشناس را بعهده می گرفت !!!!