فوتوسحری !!
دوشنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۴۲ ب.ظ
این چند روزی که بارانی بود ؛ شبها هوا کمی خنک تر از خنک شده بود و مخصوصا موقع سحری ، رفتن به بالکن برای تماشای ماه تمام (!) کمی لرزآورتر !!
پریشب بعد از خاموش کردن چراغ ها به قصد ادامه خواب ، دیدم که نور ماه ول کن پنجره نیست !! منهم رفتم و تماشایش کردم !! یک ابر چند لایه و ضخیم دورش را گرفته بودند ، آنگار ماه بانو پالتو پوست روی دوشش انداخته بود !! هوس کردم یک عکسی بگیرم ، می دانستم موبایل از این کارها بلد نیست ولی به امتحان کردنش می ارزید !!
لرز لرزان موبایل را روی لبه بالکن قرار داده و در تنظیمات روی عکاسی در شب رفتم و یک عکسی گرفتم و شد این عکس
ماه نبخشه ادیسون رو !! از وقتی برق را اختراع کرد و بقیه آمدند لامپ های مختلف را ساختند (!!) نور ماه بی رونق شده است و مجبور شدم توی عکس ، نورهای اضافی را کات کنم !!
دیشب دوباره رفتم بالکن تا ببینم اوضاع ماه خوب است یا نه !؟ شب توی خیابان می دیدم که بالای ساختمان ها دارد برای خودش ول می گردد و ابری مزاحمش نیست !! دیدم این بار ابرهای پراکنده اطافش را گرفته اند ؛ انگار ماه بانو لباس توری تنش بود !! باز هوس کردم و رفتم موبایل را آوردم و گذاشتم روی لبه بالکن ؛ گفته باشم که کمی هم باد بود !!!!
موبایل را با محافظش مهار کرده بودم که لرزش دستم مزاحم کارش نباشد و دقیقا بعد از گرفتن عکس باد زد و محافظ بسته شد و دوربین با تمام صفتش افتاد کف بالکن !!! یعنی من افتاده بودم ( نه ... ذهنتان بیراه نرود !! آن قدر هم " مالی چوخ گونی قره " نیستم که بگویم من افتاده بودم بهتر بود تا موبایلم !! ) ، من افتاده بودم حتما چند جایم می شکست ؛ به تناسب موبایل و فاصله بیندیشید !! محافظ به بهترین وجه وظیفه اش را انجام داده بود و هیچ اتفاقی نیفتاده بود ... اینهم شکار دیشب که کم مانده بود شکارچی به باد فنا برود !!
***
جهت تنویر افکار عمومی لازم است بگویم که برای عکس پریشب ، ماه با پالتو پوست !! ، هواشناسی بارش پراکنده اعلام کرده بود که به بارش چند ساعته باران بهمراه تگرگ و جاری شدن سیل و ... ختم شده بود !!!
***
آخر خرداد ماه است و حالا هوای تبریز حول و حوش 10 - 11 درجه است ... به به !!
***
سی و یک خرداد سالروز شهادت مرد علم و عمل ، مصطفی چمران است !!
" دانشمند فیزیک پلاسما در کنار شخصیت یک گروهبان تعلیم دهنده ی عملیات نظامی ، آن هم با آن احساسات رقیق ، آن هم با آن ایمان قوی و با آن سرسختی ، چه ترکیبی می شود. دانشمند بسیجی این است. استاد بسیجی یک چنین نمونه ای است "
روحش شاد ، یادش گرامی
پریشب بعد از خاموش کردن چراغ ها به قصد ادامه خواب ، دیدم که نور ماه ول کن پنجره نیست !! منهم رفتم و تماشایش کردم !! یک ابر چند لایه و ضخیم دورش را گرفته بودند ، آنگار ماه بانو پالتو پوست روی دوشش انداخته بود !! هوس کردم یک عکسی بگیرم ، می دانستم موبایل از این کارها بلد نیست ولی به امتحان کردنش می ارزید !!
لرز لرزان موبایل را روی لبه بالکن قرار داده و در تنظیمات روی عکاسی در شب رفتم و یک عکسی گرفتم و شد این عکس
ماه نبخشه ادیسون رو !! از وقتی برق را اختراع کرد و بقیه آمدند لامپ های مختلف را ساختند (!!) نور ماه بی رونق شده است و مجبور شدم توی عکس ، نورهای اضافی را کات کنم !!
دیشب دوباره رفتم بالکن تا ببینم اوضاع ماه خوب است یا نه !؟ شب توی خیابان می دیدم که بالای ساختمان ها دارد برای خودش ول می گردد و ابری مزاحمش نیست !! دیدم این بار ابرهای پراکنده اطافش را گرفته اند ؛ انگار ماه بانو لباس توری تنش بود !! باز هوس کردم و رفتم موبایل را آوردم و گذاشتم روی لبه بالکن ؛ گفته باشم که کمی هم باد بود !!!!
موبایل را با محافظش مهار کرده بودم که لرزش دستم مزاحم کارش نباشد و دقیقا بعد از گرفتن عکس باد زد و محافظ بسته شد و دوربین با تمام صفتش افتاد کف بالکن !!! یعنی من افتاده بودم ( نه ... ذهنتان بیراه نرود !! آن قدر هم " مالی چوخ گونی قره " نیستم که بگویم من افتاده بودم بهتر بود تا موبایلم !! ) ، من افتاده بودم حتما چند جایم می شکست ؛ به تناسب موبایل و فاصله بیندیشید !! محافظ به بهترین وجه وظیفه اش را انجام داده بود و هیچ اتفاقی نیفتاده بود ... اینهم شکار دیشب که کم مانده بود شکارچی به باد فنا برود !!
***
جهت تنویر افکار عمومی لازم است بگویم که برای عکس پریشب ، ماه با پالتو پوست !! ، هواشناسی بارش پراکنده اعلام کرده بود که به بارش چند ساعته باران بهمراه تگرگ و جاری شدن سیل و ... ختم شده بود !!!
***
آخر خرداد ماه است و حالا هوای تبریز حول و حوش 10 - 11 درجه است ... به به !!
***
سی و یک خرداد سالروز شهادت مرد علم و عمل ، مصطفی چمران است !!
" دانشمند فیزیک پلاسما در کنار شخصیت یک گروهبان تعلیم دهنده ی عملیات نظامی ، آن هم با آن احساسات رقیق ، آن هم با آن ایمان قوی و با آن سرسختی ، چه ترکیبی می شود. دانشمند بسیجی این است. استاد بسیجی یک چنین نمونه ای است "
روحش شاد ، یادش گرامی
عکسهای زیبایی هستن، دم شما و دم دوربین هردو گرم!
مالی چوخ گونی قره ... جالب بود
چند سال بود این ضرب المثل رو نشنیده بودم
چه جالب که دیشب منم توجهم به عروس آسمان جلب شد
همراه دخترم بیرون بودیم وسط راه توی یه خیابون خلوت ماشین خراب شد
فوراً زنگ زدیم به همسرجان و شاپسر که چه نشستید که از ماشین ما دود بلند شد!! و ما دوتا تو خیابون خلوت و سوت و کور موندیم!!
بعد که با دخترک پیاده شدیم و منتظر گروه امداد!! بودیم، دیدم کاری بهتر و زیباتر از تماشای آسمان ندارم!! یک لحظه ماه شب چهارده توجهم رو جلب کرد و به دخترم گفتم لطفا از این صحنه زیبا عکس بگیر (من گوشی همرام نبود) دخترک هم گفت مامان حوصله داریا تو این هیر و ویر !!!!
حالا شما هم هی پٌز هوای شهرتون- شهرمون !! رو بدین به ما !!