چراگاه های انسانی ...
اول از همه بگویم که این تیتر را برای یک مطلبی کنار گذاشته بودم و متاسفانه از آن روز به اینطرف هر موضوعی در دور و برم مطرح می شد بنوعی با این عنوان هم ارتباط برقرار می کرد (!) برای همین گفتم در همین پست چال بکنم برود پی کارش !!
ما یک خانم همکار داریم که هر از گاهی دلش خوشان خوشان می شود و برخی کلمات را با تغییر ادایی ، ادا می کند ؛ مثلا وقتی می خواهد بار سوالی و تعجبی و گاهی تمسخری را نشان بدهد ، کلمه ی " مُهِمه ؟ " را اینگونه ادا می کند " مووهوومممممه !؟ " و یا گاهی اوقات کلمه ی " چِرا ؟ " را صرفاً برای دلخوشی من ، آنهم وقتی از دوباره کاری پیش آمده از ناحیه اش سگرمه هایم درهم است (!) ، اینگونه ادا می کند " چ-َ-َ-َ-َ-َرررراااا ؟ "
اصل داستان چراگاه انسانی هم از همان آخرین ادای ایشان شکل گرفته بود ، راستی شما در نگاه اول آن را چَراگاه خواندید یا چِراگاه !؟!؟!
این خانم در اتاقشان یک همکاری دارد که با کمی ضریب انحراف هوشی می توانست نیوتن بشود ولی عمده ی این انحرافات هوشی اگر به طبیعت فرد ربط داشته باشد ، خرده ای هم به تربیت ربط دارد و این بنده خدا از هر دو لحاظ لنگ این انحراف بود و برای همین نشد که نیوتن بشود و خودش ماند !!!
اجتماع انسانی یک چراگاه بزرگ است ، یک عده ی کثیر در حال چَرای افکار دیگران هستند و یک عده ی قلیل در حال ساختن چِرا (؟)گاه های تازه !! و یک عده در حالی که چَرا می کنند گاهی متوهم می شوند و ضمن چَرا ، سوال طرح می کنند که چِرا ؟ (!!) البته همراه با تفکر و تعقل باشد خوب است ولی ، متاسفانه ، غالبا این زیر و زبر کردن باعث لگدمال شدن چراگاه ها می شود !!!
- ۹۵/۰۳/۱۰
-من همیشه با عنوان و تیتراژ مشکل دارم یعنی موضوع و متن به ذهنم می رسه اما عنوان نه!
- من چِراگاه خوندم ولی مرادم چَراگاه بود!
- کلا با تکیه کلامها مشکل دارم به خصوص تو سریالها
- کاش می شد هر کسی سرش تو لاک خودش باشه و کمتر بره تو نخ دیگران!