تکریم ارباب رجوع

کلمات وقتی وارد گردونه سیاست می شوند و ابزاری در گفتمان های سیاسی (!) ، بندرت ارزش و هویت واقعی خود را حفظ می کنند و به همان نسبتی که گوینده در مقاصد شوم خود از آنها استفاده می کند ، تا مدت ها تحت تاثیر آن استفاده ی سوء ، از ارزش می افتند ...
 

یادم می آید کلمه ی تکریم ، کرامتش را وقتی از دست داد که ابزاری برای عوام فریبی در دولت اصلاحات شد ، بعدها در هر اداره ای یک میز ؛ جنب در ورودی گذاشتند و برای مدتی یک کارمند پشت میز می نشست برای راهنمایی ارباب رجوع (!!) ، کم کم کارمند حذف شد و میز خالی ماند با شعارهای تکریمانه (!)  ، بعدها آن میز هم حذف شد و بتدریج تکریم در رفتار اکثر کارمندان اداره حذف شد !! الا معدودی از کارمندان که فارغ از شعارهای سیاسی ، و بواسطه ی تربیت و شخصیت خودشان همیشه تکریم ارباب رجوع را رعایت می کردند و می کنند ...
 
امروز یکی از همکاران آمد سراغ من ، شناسنامه بدست ، و خواست تا برایش فرم تعویض کارت ملی هوشمندش را پر کرده و نوبت بگیرم !! قبلا برای خودم از طریق اینترنت ثبت نام و نوبت گیری کرده بودم و مسیر کار را بلد بودم ...
 
رفتم سراغ سایت و دیدم در صفحه ی اول همان عبارات قدیمی که نشان می داد تعویض صرفا برای کارت اولی ها و کارت افرادی که دارای اصلاحات هستند صورت می گیرد !! البته یک بند اضافه شده بود و آن واریز اینترنتی مبلغ 200000ریال بود !!
 
برای اینکه دوباره کاری نشود از چند نفر پرس و جو کردم و متوجه شدم که ویرایش نهایی صرفا برای وارد کردن مبلغ و انتقال وجه بوده و زحمت نکشیده اند تا بندهای فوق را حذف کرده و بنویسند برای عموم مراجعه کنندگان تعویض کارت قابل اعمال است !!!! ضمنا مبلغ 176000 بلافاصله در ویرایش مجدد به 200000ریال تغییر یافته بود و نشان می دهد اصلاحات در راستای جیب اداره به روز رسانی می شود ولی در راستای راهنمایی ارباب رجوع لازم نیست !! منم که حساس ، چند تا رحمت نثار قبر اموات متولی و متصدی سایت کردم !!!
 
در انتهای مرحله ی ثبت نام ، مرحله ی واریز مبلغ گنجانده شده بود ... بعد از انتقال وجه تازه به مرحله ی نوبت گیری وارد می شدم که همه ی درهایش از قبل بسته بودند ... هیچ دفتر پیشخوان ، پست و یا دفتر ثبت احوالی ظرفیت نداشت !!!!! یعنی باید فرد کد رهگیری و کد واریزش را ببرد دست به دست بگرداند تا یکی با اَخم و تَخم ، راهنمایی اش بکند ...
 
شاید یکی از راههای ایجاد اشتغال این باشد که مردم را سر بدوانند تا از طریق کافی نت ها اقدام نمایند و برای عده ای مشغله ی کاذب ایجاد شود !!! ولی دلیل نمی شود برای کاری که در قدم دوم به بن بست می خورد و مطمئناً متولی و متصدی از آن آگاه است (!) در انتهای مرحله ی اول دریافت مبلغ صورت بگیرد ... این مصداق بارز دزدی در روز روشن است !!
 
مطمئناً بلایی که از آسمان می آید ، از روی همین زمین پرتاب می شود !! این روزها نمی دانم چرا عبارت معروف " المُلک یَبقی مع الکُفر و لایَبقی مع الظُلم " هی توی ذهنم نوربالا می آید !!!