یادداشت های دادو

روزی بنام کارگران

پنجشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۳۸ ق.ظ


اول ماه می روز جهانی کارگران است ، برای دانستن در مورد این روز کافیست به اینترنت مراجعه شود تا دلیل نامگذاری این روز مشخص گردد ، بسیاری از تشکل های کارگری در سراسر جهان این روز را گرامی می دارند ...


و البته آنها هم در این برپایی ها از برخی جریانات متاثر هستند ، جریاناتی که گاه آنقدر سیاسی هستند که ربطی به مسایل کارگری ندارند و کارگر همچون شعاری پررنگ و بی رمق (!) روی پرچم ها و پلاکاردها این جریانات را همراهی می کنند.


جایگاه کارگران در یک کشور کجا می تواند باشد ؟ آیا فاصله ی شعار تا عمل نشان دهنده وجود ایرادات اساسی در این مورد نمی تواند باشد ؟ کارگران در یک کشور رو به رشد و توسعه یافته قسمتی از بدنه ی سالم آن جامعه محسوب می شوند ، بدنه ای که سرمایه گذاری در بخش آموزش و ارتقای دانش کارگران ، در درازمدت تولید و اقتصاد مبتنی بر صنعت و تولید را بیمه می کند. مسئله ای که توجه نکردن به آن در به رکود کشاندن بنگاه های صنعتی نقش اول را ایفا می کند ، برخی از اربابان فکری در گذشته ای نه چندان دور بدلیل عدم درک مناسب از قضیه آموزش ، با تبدیل قسمت آموزش کارخانه ها به دانشکده و تولید مدرک و یا حذف قسمت های آموزشی و تامین آن از محل خروجی دانشگاهها ، باعث تسریع رکود این کارخانه ها شده و کارگران را به مهره های بی خاصیت و بی ریشه تبدیل کردند ، این امر در نوبت های بعدی امنیت شغلی کارگران را باعث شد و امروزه استرس و دپرسینگی که از این ناحیه کارگران را تهدید می کند ، یکی از بزرگترین معضلات بخش کارگری می باشد. تهدید جامعه ی کارگری در کوتاه مدت و درازمدت تاثیر خود را بر جامعه تحمیل می کند و آن را به چالش بزرگ و گاه غیرقابل حل دولت ها تبدیل می کند ، اگر دوستان نادان با مدیریت غلط و کوتاه بینانه ی خود این جامعه را ضربه پذیر بکنند ، دشمنان دانا با برنامه ریزی های اصولی و درازمدت خود ، با بیمار کردن این جامعه چنان فشاری به دولت های مخالف خود وارد می کنند که صدمه و هزینه های مقابله با آن از یک جنگ تمام عیار بیشتر باشد.

نقش کارخانه های بزرگ در بستر سازی برای رشد فرهنگی شهری که در آن هستند ملموس و غیرقابل انکار است ، برای همین یکی از راههای نفوذ استعمار در کشورهای ضعیف ، برای ریشه دار کردن حضور خودشان ، انتقال کارخانه هایی با تکنولوژی بالا به آن کشورها و بسط دادن و مساعد کردن زمینه حضور خودشان می باشد ، اغلب این حرکت ها هر چند بار مالی روی دست آنها می گذارد ولی در درازمدت رویکرد مثبتی را متوجه آنها می کند ... نمونه ی بارز آن حضور انگلیسی ها در جنوب ایران و در میدان های نفتی می باشد.


در سالهای اخیر برای بومی سازی روز جهانی کارگر (!) با تبدیل آن به هفته بسیج کارگری و یا  تغییر روز جهانی کارگر از اول ماه می ، به یازده اردیبهشت برای تافته ی جدا بافته نشان دادن کارگران ایران از کارگران جهان و مقابله با همسویی های احتمالی و ... تلاش هایی شده است ؛ هرچند هنوز با سماجت تمام 11 اردیبهشت را روز جهانی کارگر می نامند !!! ( و نه اول ماه می را ، که امسال به 12 اردیبهشت افتاده است !!!! )


شاید برای روز کارگر امسال ، برای بخش دلسوز و فرهیخته ی کارگری ، دردناکتر از مشکلات لاینحل و روزافزون جامعه کارگری ، بی اثر شدن و کم رنگ شدن وزارت کار باشد ، وزارتی که با برخورد انفعالی با قضایایی که جامعه ی کارگری را تهدید می کند ، عملا کارگران را مایوس تر و نومیدتر از گذشته کرده است ...


و همچنان جامعه ی کارگری مورد بی مهری های ناشی از بدمدیریتی ها و غرض ورزی های دوستان نادان می باشد !!

 

  • دا دو

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی