خوب یا بد !؟
با اینکه اوضاع مان زیاد خوب نیست ، ولی حالمان خوب است !! وقتی می نشینیم برای دو دو تا کردن خوشی هایمان کارمان به معده درد و قرص و ... می کشد !! وقتی می نشینیم پای دو دو تا کردن مشکلاتمان ، می بینیم هنوز جای بسی شُکر داریم و هزاران شُکر نکرده !!
روز جمعه باشد و بهار باشد و من باشم و خانه نشستن !! معلوم است که مبنای نفس کشیدن بر اساس شکایت خواهد بود ... یک روز بی برنامه که تا ساعات آخر شب به خوشی گذشته باشد ، معلوم است که جای شُکر کردن خواهد داشت !!
صبح جمعه ی خوبمان ، خیلی زود به ظهر کشید و بعد برای فرار از دست مهمان (!) بهانه کردیم مهمان بودن را و از خانه زدیم بیرون !! سری به " لاله پارک " زدیم ... اوضاع داخل مغازه ها را از نظر کسب و کار نمی دانم ( هرچند شنیده ام که خوب نیست !! ) ولی اوضاع داخل مجتمع و بیرون مغازه ها از نظر رفت و آمد و مشتری ها و ... برای گذران وقت هنوز خوب است !! برای فسقلی هایی که در مهمانی شام قرار بود ببینیم کادوی عید خریدیم ؛ دوستانمان را در سال جدید زیارت نکرده بودیم ، هر کسی بنوعی مسافرت بود و برگشتنی سرش به کاری مشغول و این اولین دیدار ما در سال 95 بود ... ناهار را هم آنجا خوردیم و بعد باتفاق رفتیم تا حاضر شویم برای مهمانی دورهمی دوستانه ی شام !!!
مهمانی برای من که خوش گذشت ، دوستان باشند و فضا دوستانه باشد و یکی دو تا فسقلی هم باشند که هی بی برنامه و غیرمنتظره مزه بریزند و ... چرا خوش نگذرد !؟!؟ آنها هم که نبودند را با کمی غیبت و شوخی یاد کردیم تا اگر بودنشان مایه دلخوشی نشده بود نبودنشان بهانه ی دلخوشی بشود ...
این روزها همه ی شعارها از تدبیر و آینده نگری حرف می زنند ؛ ولی اوضاع عمومی و چشم اندازها بقدری مه آلود و خراب است که به زحمت می شود پیش پای خود را دید !!
