یاد باد ...

 

 

اجازه شوهر

دیشب وسط تماشای فیلم بودم که شبکه را عوض کردند و رفتند روی شبکه نسیم تا برنامه ی دورهمی را نگاه بکنند که مهمان ویژه اش مادام زولی ( زلیخا ) بود ...

 

این روزها

امروز از دنده ی چپ بیدار شده بودم ... همه چیز سرجایش بود الا اعصابم !؟ گردن هیچ چیزی هم نمی شد انداخت و برای همین گذاشتم به حساب کت شلواری که دیشب پوشیده بودم !!

 

روزی برای مادر

گوشی را برداشت ، با اخم و تَخم بالائی به گوشی جواب داد !! نوع کارش اینگونه بود که حتی با بدحساب ترین مشتری ها هم با روی خوش حرف بزند و اعتقاد داشت که با زبان خوش می توان چک برگشتی را راحتتر از دادگاه پول کرد !! ولی چرا اینهمه بداخلاق شده بود !؟

 

یاد ایام ...

 

 

قسم ابوالفضل یا دم خروس !؟

امروز را در تقویم رسمی کشور بنام روز درختکاری نام نهاده اند و امروز چه نکات نغزی که در دنیای مجازی رد و بدل نشد و پای این خودنمائی ها به تلویزیون و رئیس قوه ها هم رسید ...

 

در خلوت شبانه !!

دیروز یک روز خیلی خوب بود ... چون توانسته بودم کارهای مفید زیادی بکنم ، کارهای مفید می تواند شامل خیلی چیزها باشد !! انتقال صحیح تجربه یکی از لذتبخش ترین چیزهاست که می تواند در دوران میانسالی برای انسان رخ بدهد ... و البته که بدلایل بدفرهنگی جامعه ی ما بسترش را خیلی وقت است که جمع کرده اند !!
 

نکته

یوزپلنگانی که مثل باد از کنار حلزون می گذشتند به او خندیدند. آنها فکر می کردند با این سرعتی که حلزون حرکت می کند در زندگی اش به هیچ جایی نمی رسد. حلزون لبخند زد، او فکر می کرد با این سرعتی که یوزپلنگان می گذرند هیچ یوزپلنگی نمی تواند از مسیری که در آن زندگی می کند لذت ببرد.

 

باد نوروزی ...

ز کوی یار می آید نسیــــــــــــم باد نوروزی

از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی

شهر هرت

تا بحال اصطلاح شهر هرت رو زیاد شنیدید، اما از خودتون  پرسیدید واقعا شهر هرت کجاست؟