رفته بودم سر حوض
تا ببینم شاید عکس تنهایی خود را در آب
آب درحوض نبود
بایگانی
- فروردين ۱۳۹۷ (۱)
- اسفند ۱۳۹۶ (۳۳)
- بهمن ۱۳۹۶ (۳۶)
- دی ۱۳۹۶ (۲۷)
- آذر ۱۳۹۶ (۲۵)
- آبان ۱۳۹۶ (۳۱)
- مهر ۱۳۹۶ (۲۹)
- شهریور ۱۳۹۶ (۳۲)
- مرداد ۱۳۹۶ (۳۰)
- تیر ۱۳۹۶ (۳۳)
- خرداد ۱۳۹۶ (۴۶)
- ارديبهشت ۱۳۹۶ (۳۲)
- فروردين ۱۳۹۶ (۳۰)
- اسفند ۱۳۹۵ (۲۵)
- بهمن ۱۳۹۵ (۲۳)
- دی ۱۳۹۵ (۲۷)
- آذر ۱۳۹۵ (۱۸)
- آبان ۱۳۹۵ (۲۳)
- مهر ۱۳۹۵ (۲۹)
- شهریور ۱۳۹۵ (۳۵)
- مرداد ۱۳۹۵ (۳۲)
- تیر ۱۳۹۵ (۲۹)
- خرداد ۱۳۹۵ (۳۷)
- ارديبهشت ۱۳۹۵ (۳۶)
- فروردين ۱۳۹۵ (۲۱)
آخرین مطالب
-
۹۷/۰۱/۰۹اسباب کشی ....
-
۹۶/۱۲/۲۹نوروزتان پیروز باد ...
-
۹۶/۱۲/۲۹چند تصویر ...
-
۹۶/۱۲/۲۷آخرین سفارشات سالی که در آنیم ...
-
۹۶/۱۲/۲۶ساقیا برخیز و در ده جام را
-
۹۶/۱۲/۲۵محصول جدید کنفی ....
-
۹۶/۱۲/۲۴حق بدهیم ...
-
۹۶/۱۲/۲۳نیمروزی در آخر سال
-
۹۶/۱۲/۲۳چهارشنبه سوری
-
۹۶/۱۲/۲۱بی حوصله اما باحال !!
پیوندهای روزانه
اول ماه رجب باشد و اولین پنجشنبه اش هم باشد و لیلةالرغائب هم باشد و یادی نباشد از خیلی ها که امروز کنارمان نیستند ... چه با شتاب فاصله می افتد بین زندگی روزمره ی مثلا صنعتی مان با اعتقاداتمان !!
فاتحه و صلوات هدیه به روح درگذشتگان دور و نزدیک ، غریب و آشنا و ...
شروع سال ، آغاز ثبت نام برای شوراهای شهر و روستا بود !! یک تمرین دیگر برای توسعه زندگی مدنی و گامی برای مدرنیته ... و خواهربانو بعنوان گزارشگر در صحنه ثبت نام حضور داشت !
انسان ها در ارتباطات کاری و عاطفی روزانه و ماهانه و عمرانه ، یک پیشه ی خیلی خاصی دارند و خوب یا بد نقش آفرین هستند و این نقش ، نقش مشاوره دادن است ...
یک مدت طولانی ددری زیسته بودم و دو روز تعطیل در شعر و خانه نمی ماندم ، حداقلش این بود که عصر با اتوبوس می رفتم تهران ، یکی دو سینما سرک می کشیدم و فیلم می دیدم و عصر دوباره با اتوبوس برمی گشتم و صبح می رفتم سر کار ...
ایام دید و بازدید است و در جریان این دیدارها کشف های خوبی صورت می گیرد ، آدمهایی که ندیده ایم را می بینیم و حرفهایی که نشنیده ایم را می شنویم ...
صفحه ی دیگری ورق خورد و سال نویی از راه رسید ، روز تازه شد و نوروز رسید... برای درک دگرگونی روزها باید از حال و هوای زندگی عادی و صنعتی بیرون رفت !! سخت است و شاید هم خیلی سخت ...
عیدتان مبارک