در یکی از این شنبه ها که گذشت ...

شنبه ها در گذر هستند و جمعه ها بدجور غافلگیر می کنند ... اوضاع زیاد خوب نیست و بدتر هم می شود ، یعنی اگر اوضاع جوی مثل اوضاع اداری کشور بود (!) همه یا با سیل می مردند یا با زلزله و یا با طوفان !!! بهرحال باید شکرگزار بود که عدالت آسمان هنوز برقرار است ...

 

در دو روزی که گذشت بیشتر بیرون از خانه بودم و دسترسی به کامپیوترم نداشتم و با موبایل نوشتن هم که دردسرهای خودش را دارد ... با کی برد که می نویسم ، دوباره و گاه سه باره ادیت می کنم و حروفی که جابجا نوشته ام را تصحیح می کنم ، با موبایل هم اشتباه نویسی زیاد می شود و هم اینکه امکان اینهمه وقت گذاشتن مقدور نیست !! مخصوصا که در جمع بوده باشم ... هنوز دست چپم سریعتر از دست راستم تایپ می کند !! ( آنگار همه ی جریان ها دارد دست چپ ها می افتد !! )

 

===

 

دیشب مهمان بودیم و دورهم با فوامیل بانو ... دو سه نفری در تمرینات ارکستر فلارمونیک بودند و کمی دیرتر آمدند ... بعد از شام اول که نوبت حاضرین بود ، من باتفاق صاحبخانه نشستیم و یک دست تخته زدیم و بقیه داشتند درباره حجاب و دین بحث می کردند ... این روزها بحث درباره حجاب داغ شده است و برغم اینکه برخی از حضرات آن را از مسائل مهم نمی دانند و مسائل مهمتری را برای مطرح کردن سراغ دارند ( مثل مطهری نماینده !! ) برخی نیز دوست دارند به آن دامن بزنند !! دنیای مجازی با دنیای حقیقی کمی فرق دارد و بگیر و ببندش هم ایضاً (!!!) دنیای مجازی حوصله ی بحث ندارد ، مثل بازار بورس است یا سر میز مزایده (!) یک قیمت می گوئی و تمام ، یک جمله می آوری و تمام و بدنبال آن سیل فورواردهای آگاهانه و ناآگاهانه و از سر زیباپسندانه (!!!) ... این وری ها منطق قوی برای بحث نداشتند و آن وری ها یک جورائی بر این وری ها می چربیدند ( پیدا کنید دو سوی ور را !؟!؟ )

 

من همیشه از جریان اکثریت و اقلیت بدم می آمد و همچنان می آید و خوشم نمی آید حرفم را بدلیل عقلانی بودنش نپذیرند و بیشتر بخاطر اکثریت بپذیرند و همیشه فکر کرده ام که آدمها و تصمیماتی که روی جریان های اکثریتی برای خود حساب های موفقیت باز می کنند (!!) در اشتباه محاسباتی و عقلانی قرار دارند ... روز اول که یکی از من درباره دختران خیابان انقلاب پرسید ، نظرم این بود که برخی از اقلیت ها (!!!؟) بخاطر رائی که به دولت کنونی داده اند ، حق دارند که قبل از اتمام مهلت اش نسبت به خواسته های خود بازخواست کنند ؛ قسمتی از رای هائی که پریزدنت حسن روحانی را در اکثریت قرار داده بود ؛ همین افراد بودند و همین خواسته ها که مکررا از طریق دنیای مجازی تاکید می شد !! حتی امروزه مخالفان محمد خاتمی را اگر آنالیز بکنند ، تعداد زیادی از جریان های چپ که به وعده های او رای دادند و بعد از هشت سال دست خالی ماندند ، پیدا می شوند !!

 

گروه دوم رسیدند و بعد از برگزاری مراسم شام آنها ، دوباره نشستند برای دورهمی ... قبلا قرار داشتند که در جمع ها بحث سیاسی نکنند و البته که خوب می شد !! من و یکی از حضار دوباره پای تخته بودیم و دیگران داشتند پانتومیم بازی می کردند !! البته اینهم کپی ناشیانه ای از پانتومیم می توانست باشد و بنوعی یافتن کلمه در جدول متقاطع بود !! ولی بهرحال از حرفهای پوچ و کثیف سیاسی خیلی بهتر بود و باعث تولید خنده می شد !!

 

یکی دارد توضیح می دهد و دیگران دارند حدس می زنند و بنده خدا بالاخره رساندن دریا و اقیانوس جواب مثبت را گرفته و دارد می رود به عمق اقیانوس که یکی از طرف مقابل می پرسد : " آبزی هست !؟ " یا مثلا دارد با نوک انگشتانش ریز بودن چیزی را اشاره می کند و ناگهان یکی می گوید : " نهنگ است !؟ " البته برخی از سر شوخی بود و برخی از عدم توجه به آنچه توضیح داده می شد ...

در نهایت کمی مهارت آموزی فرد برای توضیح دادن و کمی انبساط خاطر برای جمع !!