یادداشت های دادو

حس شریف مسئولیت

سه شنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۶، ۱۱:۵۹ ب.ظ

چند روز پیش نوشته بودم که یکی از گربه های کارگاه ، بچه هایش را جمع کرده و به اتاق آورده است تا با خیال راحت و بصورت غیرانتفاعی آنها را بزرگ بکند !! امنیت و آزادی برای تمام حیوانات ؛ اعم از دو پا و چهارپا و ایضا دو بال و چند بال و همچنین غیره (!) و مهم تر از همه برای حیوانات ناطق ، از ضروریات زندگی کردن و زنده ماندن است ...

 

امنیت و آزادی دو مقوله ی اساسی و حیاتی هستند که هر فرد یا جامعه ای باید برنامه هایش را بر اساس آن بچیند ، هر کدام از مراحل کاشت و داشت و برداشت ؛ چه در تولیدات کشاورزی و چه در تولیدات علمی و فرهنگی باید این دو مقوله را شامل بشوند والا یک جای کارشان می لنگد ... در کشورهای جلو رفته ، ریش سفیدان که عمدتا صاحبان ارشد منافع هستند (!) امنیت و آزادی را مانند یک زره چند لایه در اطراف منافع خود تعریف می کنند و سایر مردم در لابلای این زره چند لایه تلپ شده و استفاده می برند و اگر هم یک جایی در زندگی شان گره افتاد ، با خیال راحت تلف شده و تمام می شوند !! این همان معنای سیاسی آرامش در سایه آزادی و امنیت می باشد !! امما در کشورهای عقب مانده وضعیت فرق می کند ، وضعیت امنیت و آرامش در این کشورها بیشتر شیه میل لنگ است !! یعنی یا آزادی هست و یا امنیت و هر دو باهم بدست نمی آید !! برای همین کسانی که دنبال آرامش می گردند باید مقداری قدرت و ثروت برای خود بیاندوزند تا کورس حرکتی میل لنگ را باهم داشته باشند ، والا تا آخر عمر خود باید با استرس زندگی بکنند ( مثل خیلی ها !! )

 

برگردیم سراغ گربه ها !!

 

گربه ها و سایر حیوانات ؛ بغیر از انسان (!!) منافع زیادی در زندگی دنبال نمی کنند و بر اساس غریزه و باندازه ی نیازشان گذران عمر می کنند و برنامه های درازمدت برای زندگی و ... هم ندارند و فرقی نیم کنددر چند سالگی از دنیا بروند و چقدر زدگی بکنند !! آنها بندرت برای سی سال بعد خود نقشه می کشند ، اکثرا بیمه عمر ندارند و برای روزمبادا پس انداز نمی کنند !! اصلا روز مبادا ساخته ی ذهن های مشوش و ترسو می باشد !! آنها در لحظه زندگی می کنند و تا وقتی زنده هستند زندگی می کنند !! و برای آنها مسئله ی امنیت و آزادی بسیار ساده تر و سهل الوصول تر است ، آنها مسئولیت را تعریف نمی کنند و بر اساس آن زندگی نمی کنند ، مسئولیت برای آنها مقطعی است و دست و پا گیر نیست !! مثل خیلی از آدمها برای تشخص دادن به خود و رسیدن به آرزوهای دور و دراز ، رفتار مسئولیت آور برای خود تعریف نمی کنند ، آنها شانس آورده اند که حیوان هستند !!

 

یک گربه وقتی می خواهد بچه دار بشود ، یک حس درونی و غریزی به او می گوید که در قبال این چند فقره مسئولیت دارد ... برای همین بدنیال تامین امنیت آنها می رود ، حداقل 5 - 6 جا را که کم رفت و آمد باشند را انتحاب و به خاطر می سپارد !! بعد با خیال راحت می رود و زندگی اش را ادامه می دهد ... وقتی که زمان بدنیا آمدن بچه هایش می رسد ، در یکی از آن جاها که انتخاب کرده است اطراق می کند ، مطمئنا همه ی بچه هایش مانند هم نخواهند بود و شاید بعضی ها ضعیف تر بوده باشند برای همین آنها را از هم جدا می کند تا براحتی برای بچه ی ضعیف تر شیر بیشتری بدهد ، در صورت احساس خطر ، بچه هایش را بدندان گرفته و محل آنها را نغییر می دهد ( این مورد را شاید همه دیده باشند !! ) کم کم صدای بچه ها در می آِد و او مجبور است برای لو نرفتن محل آنها که خیلی هم خوشگل و خوشمزه هستند ، آنها را بیشتر زیرنظر بگیرد و تقریبا تمام وقت بالای سر آنها می ماند ، آنقدر که خستگی از رفتارش معلوم می شود ، ولی از پا نمی افتد !! و این کار را تا زمانی که حس بکند بچه هایش به او نیاز دارند را ادامه می دهد و بعد از آن ، آنها را رها می کند تا بروند و رویپای خود زندگی شان را ادامه بدهند !!! این زمان مسئولیت برای یک گربه بین 5 - 6 ماه می باشد ، حسی که بصورت غریزی در او بوجود آمده و بر اساس همان غریزه رهایش می کند ، با اینکه این حس غریزی است ولی شریف بودن این حس را می توان در رفتار سایر گربه ها با گربه ی مادر دریافت کرد !!

 

احساس مسئولیت کردن با احراز مسئولیت کردن خیلی فرق دارد !! در جامعه ی انسانی ، براساس ساختارهای تشکیلاتی و سازمانی ، پست های زیادی تعریف می شوند و بر اساس تعاریف شغلی ، مسئولیت هایی بر عهدهی آن شغل نوشته می شود ... اگر فردی که برای این مشاغل و پست ها در نظر گرفته می شوند ، درست گزینش شده و آموزش داده شوند ، می توانند نسبت به شغلی که دارند صاحب آن احساس هم بشوند ولی اگر مانند خیلی از پست های سازمانی موجود در جامعه ی ما (!) بصورت کشکی و پارتی و ... اعطا شده باشند ، فاقد آن حس خواهند بود !! و مثل امروز با تعداد زیادی مسئول بدون احساس مسئولیت طرف خواهیم بود که اتفاقا همدیگر را شدیدا پوشش داده و هوای همدیگر را داشته باشند !!

 

مسئول بودن برای انسان بزرگی می آورد ولی نمی تواند بزرگواری بیاورد ... بزرگواری حس بسیار شریفی است که در سایه توجه بوجود می آید و یک ذهن بسیار هوشمند و حساس می تواند توجه داشته باشد ...

 

یکی دلیل برای علاقمندی خیلی ها به تماشای برنامه های " حیات وحش " ، " راز بقا " و برنامه هایی که از دنیای حیوانات تهیه می شود این است که از همین رفتارهای ساده و زیبا و گاه خشنِ حیوانات ، بهتر و راحت تر می شود حس های مختلف را گرفت !! حسی که در چند ساعت سخنرانی یک مقام مسئول نمی شود حس کرد و ایضاً در چند سال تلاش مذبوجانه ی یک مسئول و ایضاً ........

 

  • دا دو

نظرات  (۱)

سلام
یادم به بخشی از هفته نامه گل آقا افتاد

"دو کلمه حرف حساب" !

آرزو کردم ای کاش گربه بودم!!
پاسخ:
سلام
روح گل آقا شاد و دم همراهاانش گرم ...
ستون باحالی بود
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی