یادداشت های دادو

روزنه ای به گذشته ...

جمعه, ۳۰ مهر ۱۳۹۵، ۰۶:۳۴ ب.ظ

 

 


خیلی چیزها بین ما و گذشته فاصله می اندازد و باعث می شود تا خاطرات زنده زنده تلف شده و به فراموشی سپرده شوند ، گاهی یک ساخت و ساز و گاهی یک خیابان تازه تاسیس و فراموشی چند کوچه و گاه یک دیوار بلند رنگ کاری شده ...


برای قدم زنی سر ظهر رفته بودیم ،‌ ورزش صبح را هیچگاه نمی رسیم تا انجام بدهیم ولی ظهر و عصر را برای قدم زدن در اختیار داریم !! یک مسیر نسبتا طولانی را رفتیم و در بازگشت قسمتی از مسیرمان افتاد به خیابان بهادری !! حالا اینکه چقدر با این دکتر بهادری که پسر ارشد خان بهادر بود آشنایی داشتیم و چه نقل و قولهایی از ایشان شنیده بودیم در همان محدوده ی یادش بخیر بماند ( نه در خیابانشان که بودیم و نه در نقل و قولها و نه هیچ جای دیگری ، دستم به دلم نمی رود تا برای این قبیل آدمها روحش شاد بگویم !!!)‌ در انتهای خیابان ، چسبیده به ساختمان آتش نشانی که در کنار آن یکی از نمادهای زیبای شهر تبریز ؛ برج آتش نشانی ، جا خوش کرده است !! یک دیوار بلند با یک رنگ غیر شهری و غیرشرعی (‌کسی تا حالا دیوار طوسی دیده است !!! )‌ قرار داشت ...


یک در خیلی بزرگ که مدتها بود بسته بود و از لای آن می شد محوطه ی بزرگی را حدس زد که قبل از انقلاب کاخ جوانان بود و محل دلخوشی دولت طاغوت بود (!!) و حالا محوطه ی پشتی سازمان تبلیغات اسلامی شده است و محل دلخوشی زعمای دولت دین (!!) از لای در نیم نگاهی کردیم و کمی پائین تر در حالیکه تعریف می کردم از زمان هایی که می آمدیم و در استخر آنجا شنا می کردیم (‌حوالی سالهای 63 -  65 ) ، چشمم به سوراخ کوچکی در توی دیوار افتاد که مثلا باجه فروش بلیط بود !!!

 

 

دوربین را داخل باجه گذاشته و یک عکس شانسکی گرفتم !! باور اینکه زمانه هم همینقدر بهم ریخته است ، ناراحت کننده بود !! حداقل می شد در این محل که در مرکز شهر بلااستفاده رها شده است یک مدرسه علوم دینی ساخت ... یک باب مدرسه ساخت !! یک آمفی تئاتر ساخت ،‌ یک سینما ساخت ... حتی یک مسجد ساخت !!!


آدمهای کوچک از هدر دادن فرصت ها لذت می برند ...

 

 

  • دا دو

نظرات  (۲)

سلام
عکس شانسکی چه خوب در اومده!

بله .... حتی یک مسجد!!!!

بله متاسفانه آدم کوچیکا زیاد شدن!!

حوالی سالهای 63- 63 ؟
پاسخ:
سلام

شانسکی به این دلیل که امکان تنظیم و قاب بندی نبود و همینطوری گرفتم !!

منظور 63 - 65 بود ... بروم اصلاح بکنم /
  • همطاف یلنیز
  • سلام سلام
    عکس اولی رو که دیدم تصور یه گذر بزرگتر داشتم و  گمان نمی کردم روزنه ای باشد به این قاعده !
    و
    گاهی رها شده بمانند بهترتر است ها ... خوو در محله سابق ما یه تکه زمین کنار هتل هما شماره 2 بود که فصل به فصل شاهد رویش گیاهان خودرو بودیم. شقایق و ...
    ولی حالااااا...
     قرار است بشود مشهدمال! ماشین آلات غول پیکر و ساخت و ساز و ...
    پاسخ:
    سلام

    مال مفت باشد ،‌ رها نگهداشتن اش می ارزد !!
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی